آدمها ذرّه ذرّه محو میشوند، آرام.. بی صدا.. و تدریجی
همان آدمهایی که هر از گاهی پیغام کوچکی برایت میفرستند،
بی هیچ انتظار جوابی، فقط برایِ آنکه بگویند هنوز هستند؛
برای آنکه بگویند هنوز هستی و هنوز برای آنها مهم ترینی..
همان آدمهایی که روزِ تولد تو یادشان نمیرود.
همانهایی که فراموش میکنند که تو هر روز خدا آنها را فراموش کرده ای.
همانهایی که برایت بهترین آرزوها را دارند و میدانند
در آرزوهای بزرگِ تو کوچکترین جایی ندارند..
همان آدمهایی که همین گوشه کنارها هستند برای وقتی که
دل تو پر درد میشود و چشمان تو پر اشک. که ناگهان
از هیچ کجا پیدای شان میشود، در آغوشت میگیرند و میگذراند
غمِ دنیا را رویِ شانههای شان خالی کنی.
همانهایی که لحظهای پس از آرامشت، در هیچ کجای دنیای تو گم میشوند
و تو هرگز نمیبینی، سینه ی سنگین از غمِ دنیا را با خود به کجا میبرند..
همان آدمهایی که آنقدر در ندیدن شان غرق شدهای که نابود شدن
لحظههایشان را و لحظه لحظه نابود شدن شان را در کنار خودت نمیبینی...
همانهایی که در خاموشیِ غم انگیز خود، از صمیمِ قلب به جایِ چشمان
تو میگریند، روزی که بفهمی چقدر برای همه چیز دیر شده است.
نظرات شما عزیزان:
جشن بگیر، شک نکن........
اگه نگیری،
یکی دیگه واست جشن میگیره ...
میدونی که؟؟؟
پس خودت این کارو بکن.... بهتره ها
هیچ وقت از این بابت به خودم افتخار نکردم
خوشا آنان که ره تقلب دانند
همیشه هم فیس تو فیس دیواره جام معمولا تو امتحانا .........همه مراقبها هم رو سر من !!!: -))
محاصره..........
مگه میشه فراموش کنیم
جشن میگیری بگیر ولی قهوه ات با منه
جشن واقعی بگیر بجای مجازی
هـیـچ واژه ای
روی پـایـش بـنـد نـمـی شـود
راهـش را مـی گـیـرد و
تـا دوردست عـطـر تـو
پـروانـه مـی شـود
هرگز پاسخ:وای این دوست کیه که 14 ام طلایی رو یادشه.... نمیدونم جشن مجازی بگیرم یا نه..... به هر حال مرسی دوست خوب من....